Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-02@17:49:22 GMT

هدیه افسر بعثی به خلبان ایرانی

تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۶۴۹۵۷

هدیه افسر بعثی به خلبان ایرانی

«پیش از خروج اضطراری از هواپیما می‌توانست خودش را به ساختمان بلندی بزند تا همه وجودش را صرف ضربه به دشمن متجاوز کشورش کند، اما سخن بزرگی مانع او شد؛ شاید این ساختمان مسکونی باشد! شاید زن و بچه‌ای در آن آرام گرفته باشد! شاید فرد غیر نظامی‌در آنجا زندگی کند! شاید!»

به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس یادداشتی که محمد قبادی، نویسنده ادبیات پایداری در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده است: «روزی که جنگ شروع شد من پنج ساله بودم و طبیعی است که درکی از شروع جنگ و مردان حاضر در آن نداشته باشم، اما کم‌کم که قد کشیدم و به میانه آن رسیدم، یکی از آمال و آرزوهایم این بود: «من باید خلبان هواپیمای جنگی بشوم»، اما نشدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جنگ همه آرزوها را می‌بلعید و چه بسا امیدها را ناامید می‌کرد. آن روزها جنگ شهری که صدام آغازگرش بود، ابزاری برای درهم کوبیدن کشور عزیزمان ایران بود، آن‌چنان‌که جسم‌ها را مجروح و روح‌ها را زخمی می‌کرد.

آن روزها مردانی قدم در میدان گذاشتند تا آسیبی به مردم و کشورشان نرسد یا کمتر برسد، آنان بی‌آنکه بگویند از کدام گوشه و خطه ایران آمده‌اند، دین‌و کیش‌شان چیست یا به کدام زبان و لهجه سخن می‌گویند، کنار هم سینه سپر کردند و مقابل تهاجم نیروی متجاوز قد علم کردند، مردانگی و دلیری کردند، استقامت و پایداری کردند و کشته شدن، مجروحیت و اسارت را به جان خریدند تا من و ما در حریم امن ایران بمانیم و کتاب «خلبان‌صدیق» روایت‌گر یکی از همان مردانگی‌ها، دلیری‌ها، استقامت‌ها و پایداری‌ها است، روایت‌گر روزهای سخت و سیاه و سرد اسارت است.

«خلبان‌صدیق» روایت‌گر روزهای بالا و پایین، تلخ، شیرین، گرم و سرد زندگی یکی از همان‌ها است که سینه سپر کرد تا جلوی متجاوزان عراقی را بگیرد. سهم او از این مردانگی اسارت جسم مجروحش بود وگرنه صدام و حزب بعثش زورشان به روح بلند و پرتوان او و هم‌قطارانش نمی‌رسید، همان‌ها که آزاده بودند و آزادگی کردند.

«خلبان‌صدیق» خاطرات امیر سرتیپ خلبان آزاده محمدصدیق قادری بود. او در ماه بهمن سال ۱۳۳۲ در سنندج زاده شد. درس خواند تا توانست در دانشکده خلبانی موفقیتی به‌دست بیاورد.

برای دوره‌های تکمیلی به آمریکا راهی‌اش کردند و او آن‌قدر با جدیت تلاش کرد که در میان دانشجویان خلبانی همه کشورهای حاضر در آن دوره رتبه نخست را به‌دست آورد. می‌توانست همانجا بماند، اما دل در گرو ایران داشت.

بعد از پایگاه هوایی مهرآباد، در شاهرخی همدان خدمت کرد. در بحبوحه روزهای پیروزی انقلاب در بوشهر دوره تخصصی کابین جلوی فانتوم (F4) دید. انقلاب و التهاباتش با تصمیمات عجولانه سبب شد تا او را سه مرتبه از نیروی هوایی اخراج کنند.

بار نخست با پیگیری مصطفی چمران، وزیر دفاع ملی و دیگر بار با دستور سیدابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهور وقت، به محل خدمتش بازگشت، اما طولی نکشید که برگه تسویه حسابش را برای بار سوم به دستش دادند و اعلام کردند که می‌تواند روز سی‌ام شهریورماه ۱۳۵۹ مبلغ تسویه را از بانک سپه در تهران دریافت کند. چاره‌ای نداشت.

او ناگزیر بود همه تجربه، تخصص و تعهد به کشورش را نادیده بگیرد و زندگی جدیدی را آغاز کند. جنگ آزمون مردان بزرگ بود که باید در آن شرکت می‌کردند و او بی‌آنکه تنها پسر ۱۵ ماهه‌اش را در آغوش بگیرد، خود را آماده آزمون بزرگ کرد. در پایگاه هوایی نوژه (شاهرخی) از فرماندهانش درخواست کرد تا اجازه دهند او کنار دوستانش همسایه متجاوز را خاک ایران بیرون برانند. به سختی، اما پذیرفتند و او توانست نخستین پرواز جنگی‌اش را صبح روز یکم مهرماه سال ۱۳۵۹ آغاز کند.

برخلاف همه دستورالعمل‌های متعارف دنیا، او و هم‌قطارانش بیش‌از آنکه باید پرواز کردند. او تا هشتم مهر ماه سال ۱۳۵۹ که در حومه شهر بغداد مجبور شد از هواپیما خروج اضطراری (Eject) داشته باشد، ۳۳ سورتی پرواز کرد، یعنی بیش از چهار سورتی پرواز در روز.

پیش از خروج اضطراری از هواپیما می‌توانست خودش را به ساختمان بلندی بزند تا همه وجودش را صرف ضربه به دشمن متجاوز کشورش کند، اما سخن بزرگی مانع او شد؛ شاید این ساختمان مسکونی باشد! شاید زن و بچه‌ای در آن آرام گرفته باشد! شاید فرد غیر نظامی‌در آنجا زندگی کند! شاید! اما نبود. خلبان قادری می‌گوید: «ای‌کاش خودم را به ساختمان کوبیده بودم… در اسارت فهمیدم که آنجا ساختمان استخبارات عراق بوده است!»

اینکه چگونه با چتر نجات پاره بر زمین فرود آمد بماند برای مطالعه کتاب خاطراتش، اما آن فرود و اتفاقات بعدش سبب شد ۲۱ استخوان بدنش بشکند و قطع شود. خبر چنین جراحتی را عراقی‌ها در بیمارستان الرشید به او دادند.

سلول انفرادی در استخبارات و زندان الرشید و زندان ابوغریب و شکنجه‌های سخت و بازجویی‌های سنگین داستان مفصلی دارد که از حوصله این کوتاه‌نوشته خارج است، اما باید دانست که هیچکدام از این ازسرگذشته‌ها سبب نشد تا او نتواند روحیه برزان ابراهیم تکریتی را خرد نکند و او را به تعظیم مقابل خلبان ایرانی واندارد.

تکریتی که برادر ناتنی صدام و رئیس استخبارات ارتش بعث عراق بود مقابل خلبان قادری خم شد و پیشانی او را که بر برانکارد خوابیده بود بوسید و با افسوس گفت: «من فقط یک جمله به تو خواهم گفت؛ من آرزو می‌کنم ای‌کاش افسران اسیر ما در ایران مثل تو مقاوم باشند و با همین شجاعت عمل کنند. من به عنوان یک افسر عالی‌رتبه که با کشور تو در جنگ است به شهامت تو غبطه می‌خورم و آن‌را تحسین می‌کنم! از این لحظه تا زمانی که من در ارتش عراق خدمت می‌کنم، هیچ کسی اجازه ندارد از تو بازجویی کند. این می‌تواند هدیه من به تو باشد!»

اردوگاه الانبار، تکریت و بعقوبه جان آزاده سرافراز خلبان قادری را جلا داد و او در بیست‌وششم شهریورماه سال ۱۳۶۹ وارد خاک ایران شد.»

کد خبر 648584

منبع: ایمنا

کلیدواژه: جنگ تحمیلی دفاع مقدس صدام حسین ارتش بعث عراق محمد قبادی کتاب خلبان صديق دوران اسارت خاطرات دوران اسارت تکريت شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۶۴۹۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آماده پرتاب ماهواره برای دیگر کشورها هستیم/ پایگاه جدید فضایی ایران در چابهار دسترسی به مدارهای متوعی را فراهم می‌کند

وزیر ارتباطات امروزد ر حاشیه جلسه هیئت دولت با اشاره به فاز اول پایگاه چابهار که برای پرتابگرهای سوخت جامد در دست ساخت است، گفت: امیدوارم فاز اول این پایگاه تا پایان سال به بهره‌برداری برسد و اوین پرتاب تا در سال جاری از این پایگاه شاهد باشیم.

عیسی زارع‌پور این تأسیسات فضایی جدید را یک پایگاه راهبردی و استراتژیک در صنعت فضایی کشور برای فرستادن ماهواره به فضا خواند و در پاسخ به سوال خبرنگار قدس آنلاین درباره امکان ارائه خدمات به کشورهای دیگر و همسایه برای ارسال ماهواره به فضا از این پایگاه با بیان اینکه ما هم اکنون هم امکان ارائه این خدمات را به دیگر کشورها داریم، گفت: اما با راه اندازی این پایگاه جدید اکان قراردادن ماهواره‌های متنوعی در مدارها و لایه‌های مختلف و متعددی  فراهم می‌شود که دست ما را برای خدمت‌رسانی به کشورهای همسایه و کشورهای متقاضی و ارسال ماهواره به مدارهای مختلف جو بازتر خواهد کرد.

وی درباره اینکه درخواستی هم برای ارائه این سرویس از خارج تا کنون بوده، گفت: در حال پیگیری این مسئله هستیم و تلاشمان این است که تا پایان این دولت این خدمات را به کشورهای دیگر هم ارائه دهیم.

نمایندگاه قانون جرایم رایانه‌ای را مطالعه کنند

زارع‌پور در واکنش به اظهارات برخی نمایندگان که مدعی شده‌اند رفع فیلترینگ فقط با امضای رئیس جمهور ممکن است، با بیان اینکه  در این زمینه قانون وجود دارد و سازکار آن در قانون جرایم رایانه‌ای مشخص شده، گفت: به دوستان پیشنهاد می‌کنم قانون را یک بار مطالعه کنند.

بسته هدیه ۳۰ گیگ اینترنت برای معلمان

وزیر ارتباطات همچنین با تبریک روز معلم گفت: برای معلمان عزیزی که از طریق شاد با دانش‌آموزان در ارتباط هستند یک بسته هدیه اینترنت در نظر گرفتیم و تا سقف ۳۰ گیگابایت می‌توانند رایگان استفاده کنند.

آرش خلیل خانه

دیگر خبرها

  • تجلیل از استادان خلبان پایگاه آموزشی هوانیروز اصفهان
  • عکسی از پوشش متفاوت مهمانان سیدحسن خمینی /هدیه ای ویژه برای نوه امام (ره)
  • آماده پرتاب ماهواره برای دیگر کشورها هستیم/ پایگاه جدید فضایی ایران در چابهار دسترسی به مدارهای متوعی را فراهم می‌کند
  • سقوط اف-۱۶ حامل مواد شیمیایی سمی در نیومکزیکو/ خلبان نجات یافت
  • «آدرخش و رقص فانتوم‌ها» در نمایشگاه کتاب طنین می‌اندازد
  • صحرایی: معلم افسر ارشد تحول در نظام تعلیم و تربیت است
  • کشته شدن ۴ افسر آمریکایی بر اثر تیراندازی در کارولینای شمالی
  • حمله با قمه در لندن؛ مظنون بازداشت شد
  • ببینید | مرگ سه افسر پلیس؛ اولین تصاویر از تیراندازی خونین در ایالت کارولینا
  • ۲ افسر دیگر اسرائیل در غزه کشته شدند